گرچه مدرس فیزیک، تاریخ و جغرافیا است، اما سالهاست که علم روباتیک را به علاقهمندان این حرفه میآموزد. آموزشهای او از مرز کشور فراتر رفته و کشورهای دیگر را نیز دربرگرفته و برای اینکار قطعات زیادی را تولید کرده است.
در کنار آن مدتهاست اهداف بلندمدتی دارد که برای تحقق آن از هیچ کاری کوتاهی نمیکند و یک پویش خاص ایجاد کرده است. نزد محمدجواد شیرزاد در محله سعدآباد رفتیم تا از فعالیتهایش برایمان بگوید.
در کوی طلاب مشهد به دنیا آمدم و افتخار میکنم که از آنجا طیکردن پلههای ترقی را آغاز کردم. ۲۰ سال و چندی دبیر فیزیک در مدارس منطقهیک هستم و ۱۴ سال است که در حوزه روباتیک فعالیت دارم.
دانشآموزان و مربیان زیادی را در این حوزه آموزش دادهام. ابتدا در پژوهشسرای روباتیک فعالیت داشتم و چند سالی است که یک شرکت در حوزه روباتیک تأسیس کردهام که در حال حاضر دانشبنیان است و زیرنظر معاونت علمی ریاست جمهوری فعالیت دارد. کار در حوزه روباتیک ۱۷ سال پیش با طراحی سایتی در زمینه فیزیک ایجاد شد.
مربی فیزیک بودم و سایتی در زمینه آموزش فیزیک راهاندازی کردم که اولین سایت آموزش فیزیک در کشور بود و بهواسطه آن آموزشهای زیادی به دیگران ارائه دادم. در این سایت نزدیک به ۱۰ الی ۱۵ هزار دانشآموز و ۱۳۰ تا ۱۴۰ دبیر فیزیک عضو بودند و به تبادل اطلاعات میپرداختند.
این سایت باعث شد تا شرکتی فعال در حوزه روباتیک در تهران از من درخواست همکاری کند. من نیز پذیرفتم و پس از آن نمایندگی آن شرکت را در خراسان شمالی، رضوی و جنوبی گرفتم و در این ۳ استان فعالیت کردم.
فعالیت من در این زمینه ادامه داشت و هر روز جدیتر میشد تا اینکه در سال ۹۱ تصمیم به تأسیس شرکتی درباره آموزش روباتیک گرفتم و پس از گرفتن مجوز آن را عملی کردم. همچنان پرشورتر از قبل به کارم ادامه میدادم. ۳ هزار دانشآموز و ۹۰ مدرس را آموزش میدادم. سایتی نیز در این زمینه راهاندازی کردم که ۲۰۰ مدرسه در آن عضو بود و هر مربی که برای آموزش به مدارس میفرستادم اطلاعات را در سایت به اشتراک میگذاشت.
کار خوبی بود، اما حمایتنکردن از کار دل سردم کرد و دیگر مثل گذشته فعالیت ندارم. در بحث روباتیک هر فردی ایدهای میدهد او را حمایت میکنم تا ایدهاش را به مرحله اجرا درآورد. افراد زیادی را آموزش دادهام و تمام افرادی که در روباتیک فعالیت دارند من را میشناسند. با تیمهایی که داشتم در مسابقات زیادی شرکت و رتبههای اولی زیادی کسب کردیم. همچنین مجری ۳ دوره مسابقات استانی بودم که در مشهد برگزار کردم. تدریس برای من آنچنان اهمیت داشت که توانستم در افغانستان نیز روباتیک را آموزش دهم.
حتی برای آموزشهایم سعی کردهام عملی آنها را به دانشآموزان بیاموزم. برای مثال زمانیکه در روستای طرق مربی فیزیک بودم ۱۷۰ وسیله آزمایشگاهی درست کردم تا دانشآموزان درس فیزیک را بهتر درک کنند.
کتابهای زیادی نیز نوشتهام. ۴ کتاب در زمینه روباتیک نوشتهام، نوشتن مجموعه «والقلم» را نیز در دست دارم و کتابهای زیاد دیگری درنظر دارم که آینده خواهم نوشت. در کنار کتابهای آموزشی، سیدیهای آموزشی زیادی نیز طراحی کردهام و با آموزشهایی که دادهام دانشآموزان زیادی به این حرفه علاقهمند شدند و تولیدات زیادی هم داشتهاند.
خود نیز برای اولینبار در کشور اولین گیربکس برای آموزش را ساختم. علاوهبراین تولیداتی از قبیل سازههای مکانیکی، سیم رابط، دسته کنترل و pcb داشتهام که هریک از آنها اگر حمایت شود، میتوان به تولید انبوه نیز رساند. درسال ۹۱ با غرفه روباتیک در نمایشگاه «رنگینکمان لحظهها» شرکت کردم و بهعنوان غرفهدار برتر استان انتخاب شدم.
همچنین در نمایشگاهی در حوزه کارهای خلاقانه نیز در تهران شرکت کردم. علاوه بر این طرحی در این زمینه به یونسکو فرستادم که جزو ۱۰ طرح برتر شناخته شد.
درحالی که دنیای آینده دنیای روباتهاست جای روباتیک در کشور خالی است. در آینده خیلی از کارها به وسیله روباتها انجام خواهد شد. در نتیجه باید اکنون به آن بها دهیم در غیر این صورت از کشورهای دیگر عقب خواهیم ماند.
ایدهای به نام زنگ روباتیک به اداره آموزش و پرورش دادم تا براساس آن بخشهای فعال در حوزه روباتیک را در کنار هم جمع کنیم و به دلیل اهمیتی که این علم و آموزش آن دارد زنگی در مدارس به نام روباتیک قرار دهیم. کتابهای لازم را نیز برای آن بنویسیم و چاپ کنیم و روباتیک را به شکل اصولی و حرفهای به بچهها آموزش دهیم، اما هیچکس من را برای اجرای این طرح حمایت نکرد.
درحالیکه علم روباتیک آینده درخشانی دارد و من حاضرم در این حوزه زیربنای کار را ایجاد کنم، کتابهای لازم را طراحی و به چاپ برسانم و حتی مدرسانی را آموزش دهم و درکنار آن سیستم تولید را راهاندازی کنم، اما اینکار نیاز به بودجه و حمایت مسئولان دارد. روباتیک لازم است در مدارس جدی گرفته شود تا در آینده شاهد رقم خوردن اتفاقات خوبی در این زمینه باشیم.
شیرزاد پس از اینکه از برخی ایدههایش حمایت نمیشود به فکر میافتد که آگاهی را در کشور زیاد کند. به همین دلیل تصمیم به ایجاد یک پویش میگیرد. او دراینباره میگوید: هدف اصلی من این است که با افزایش سطح آگاهی جهل و نادانی از بین برود همانطور که امام علی (ع) میفرمایند: «بزرگترین مصیبت، نادانی است»
من نیز میخواهم دانایی را در جامعه ترویج دهم. در این راستا ۵ سال است که پویشی به نام «والقلم» را ایجاد کردهام و معتقدم از آنجایی که خداوند به قلم قسم خورده است، تعلیم و تربیت از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این پویش به ۱۰ حوزه مختلف میپردازد. در «والقلم ۱» بیان کلمه حاضر از سیستم آموزش وپرورش حذف میشود و دانشآموز هنگام حضور و غیاب به جای آن یک شماره
دو بخشی میگوید که نشان از تعداد ایدههای او برای پیشرفت در امر آموزش پرورش و همچنین آمار تصادفات دارد.
در «والقلم ۲» که به پویش کشوری نمردن ایرانیان براثر تصادف نامگذاری شده است باید به یکدیگر کمک کنیم تا بارعایت قوانین رانندگی تا سال ۱۴۰۴ تعدادکشتهشدگان براثر تصادف را به زیر ۱۰۰ نفر برسانیم. بخش «والقلم ۳» نیز پویش حمایت از بانکهای قرضالحسنه است تا از این طریق انگیزه کار کردن در مردم زیاد شود. «والقلم ۴» نیز پروژه جهانی ریشه در خاک است و دانشآموزان از طریق رایانامه یا فیلم ایرانیان مقیم کشورهای خارجی را ترغیب به برگشتن میکنند.
«والقلم ۵» دانشآموزان نخبه را به خواندن دروس در زمینههای علومانسانی نظیر ارتباطات، مدیریت، رسانه و... تشویق میکند. بخش «والقلم ۶» معرفی ایرانیان موفق به مردم است که دل در گرو ایران دارند و برای وطنشان اشک میریزند.
آقای شیرزاد از برج تاریخی رادکان، یاد میکند و میگوید: «والقلم ۷» نیز پروژهی جهانی یسنا (رادکان ۱۴۰۰) است. از طریق این بخش میخواهم تا سال ۱۴۰۰ برج تاریخی رادکان را در سطح جهان معرفی کنم. تاکنون نیز موفق شدهام آن را به افراد زیادی در داخل و خارج از کشور معرفی کنم.
یک پوستر از برج نیز طراحی و آن مکان را به ۱۰ زبان مختلف معرفی کردم. هدف از این معرفی، دعوت گردشگران به ایران است که به واسطه آن درآمد خوبی برای کشور کسب خواهد شد. در «والقلم ۸» سؤالی با این عنوان که «اگر شما یک معلم با حقوق ۹۰ میلیون باشید، چه کاری انجام خواهی داد که برای جامعه منفعت داشته باشید؟»
از افراد مختلف پرسیده میشود. این سؤال را از ۳۰۰۰ معلم، ۳۰۰۰ هزار دانشآموز، ۳۰۰۰ هزار تحصیلکرده و ۳۰۰۰ هزار فرد عادی پرسیده خواهد شد و نظراتشان را در کتابی به چاپ خواهم رساند. «والقلم ۹» نیز با عنوان سال ۳۰ نامگذاری شده است. در این راستا از افراد سؤال میشود که «در ۳۰ سال بعد اگر زنده باشند آیا کاری کردهاند که اسمشان با جسمشان به زیر خاک نرود و آیا جامعه آنها را میشناسد».
در بخش «والقلم ۱۰» هم معلمها با دانشآموزان قراری میگذارند که در سال ۱۴۲۰ تمام دانشآموزان کلاس در هرجایی که بودند در روز مشخص در مدرسه حاضر شوند. با اینکار دانشآموز تلاش میکند تا در زمان مشخص شده به جایی رسیده باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد برای این کارمستندی ساخته و کتابی نوشته خواهد شد.
من این راه را انتخاب کردهام تا مردم جامعهام را به آگاهی برسانم و عشق و فداکاری برای کشور را در دلشان نهادینه کنم؛ بنابراین از مردم و مسئولان میخواهم این پویش را جدی بگیرند و به جهانیشدن آن کمک کنند.
* این گزار ش شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۷ در شماره ۳۲۸ شهرارا محله منطقه یک چاپ شده است.